قلب تپنده تاریخ الگویمان شهدا/راهمان رزمندگان/مسیرمان جانبازان/پیشرویمان سیدمان/هدفمان مولایمان
|
1-توسعه سیاسی بر مبنای بینش امام ، هدف از توسعه – اعم از سیاسی و اقتصادی و غیرآن- برقراری قسط و عدالت آنهم در راستای اهداف توحیدی وحقانی درسطح جوامع بشری است.بر این اساس نباید در نظام اسلامی ،فرایند توسعه ،زمینه وابستگی به اجانب را فراهم آورد و شرط تحقق ابعاد همه جانبه توسعه ،تحقق اسلام راستین است .در نگرش امام، انسان موجودی دو بٌعدی می باشد که یک بٌعد او با طبیعت و عالم ماده و بٌعد دیگر به عالم ماورءالطبیعه پیوند خورده و مسیر رشد متعالی و متکامل او از جنبه مادی و ظلمانی به سوی ابعاد معنوی و روحانی باید باشد .در واقع ، انسان ها مراتب وجودی متفاوتی را در رشد و تعالی و یا سیر قهقرایی می توانند طی نمایند که یا با اتصال به ذات حق ،جمعیتی نورانی و الهی را پدید آورند و یا در شقاوت وظلمت ،به جایگاه موجودی صرفاً مادی و پست نزول نمایند. مدل توسعه اسلامی از منظر امام ،با توجه صرف به مادیات و شهوات و محدود کردن توسعه به این دایره تنگ مخالف است و وظیفه مردم و حکومت را سیر به سوی الی الله و انسان سازی می داند و معتقد است در پرتو انسان سازی صحیح و اصلاح معنوی آنها،توسعه مادی جوامع نیز اصلاح خواهد شد .بدین ترتیب توسعه یافتگی در اندیشه امام ،تابعی از ارزشهای دینی و فرهنگ است و مقدمه هر گونه توسعه و اصلاحی ،در فرهنگ دینی نهفته است. امام معتقد است که این فرایند اصلاحی در جمهوری اسلامی،با مشارکت مردم باید انجام گیرد که این همان معنای توسعه سیاسی است. یعنی نظام سیاسی زمینه های مشارکت سیاسی مردم و میزان مشارکت آنها را جهت مساهمت در مدیریت کشور و جامعه افزایش دهد.ایشان با مسئول دانستن آحاد جامعه ، وضروری شمردن نظارت همگانی مردم برکلیه امور و از جمله عملکرد خویش ،دولتمردان و نظام سیاسی، بر اطلاع رسانی و پیگیری نتایج نظارت های دقیق مردمی حتی در حوزه نهاده ها و سازمانها و دیوانسالاری دولتی پای فشرده و عواقب فقدان نظارت همگانی را موجب تباهی و نابودی نظام مزبور می دانستند و تاکید بر این داشتند که ملت باید ناظر باشد به امورى که در دولت مىگذرد.
2-مردم سالاری دینی اندیشه و رژیم سیاسی دموکراسی غربی در اندیشه امام (ره) به عنوان یک واژه یا نظامی معتبر به کار نرفته است. امام(ره) با فراست کامل معتقد به ابهام، تغیُّر و تلوّن مفهوم و رژیم دموکراسی بودهاند و با لحاظ برتری و وضوح اسلام و حکومت اسلامی نسبت به این نحلة فکری و شکل حکومتی، آن را نفی مینمودند. به باور ایشان پدیدة دموکراسی و آزادیهای غربی، پدیدهای مصنوع، دستساز، و سیّال و در راستای منافع غربیها است، که همواره و فریبکارانه این واژگان را به نفع خود تأویل و تفسیر میکنند. بدین ترتیب، امام(ره) هم منتقد اصل و اساس دموکراسی غربی بوده و هم رژیمهای دموکراتیک غربی را از واقعیت دموکراسی اصیل بیگانه میشمرد و آنها را منطبق با آرمانهای مورد ادعای فلسفه دموکراسی نمیدانست . به یقین مشخص است که باور امام(ره) بر مبنای تحقق دموکراسی اصیل در جامعه دینی است و بارها ایشان برتری حکومت و «دموکراسی اسلام» را بر دموکراسی غربی یادآور شده و آن را دموکراسی حقیقی و درست ، و حکومت مبتنی بر عدل و متکی بر قواعد قوانین اسلام معرفی می کنند . در این راستا اندیشه امام(ره) سرشار از حس خودباوری جوامع اسلامی و اعتقاد و إتّکال به جامعیّت و کمال حکومت اسلامی است و حتی انضمام واژة دموکراتیک را به نام نظام اسلامی، مایه وَهن میدانند. دموکراسی غربی به نظر امام(ره) در بهترین شکل و کارآمدترین صورت، تنها تأمینکننده مصالح مادی مردم است در حالیکه حکومت اسلامی علاوه بر این، وظیفه اصلی خود را انسانسازی و بازسازی و ارتقأ امور معنوی مردم به شمار میآورد و خدامداری را جایگزین فردگرایی و انسانمحوری میکند. همچنین اصل نسبیّت اخلاقی و ارزشی، و آزادیهای منفی گونه دموکراسی، در اندیشه امام(ره) و حکومت اسلامی، جایی نداشته و مردود است. البته نقد و انتقاد شدید امام (ره) از دموکراسی به معنای نفی صددرصد آن نیست بلکه ایشان موارد مثبت دموکراسی و سایر رژیمهای سیاسی را قابل بِهگزینی میدانستند. همچنانکه دموکراسی حقیقی را همان حکومت عدل اسلامی بشمار میآورند، لذا ایشان باب تکامل شیوههای رایج اداره مردم توسط حکومت اسلامی را مفتوح میدانند . نظرات شما عزیزان: موضوعات مرتبط: برچسبها: |
|
[ طراحی : وبلاگ اسکین ] [ Weblog Themes By : weblog skin ] |